دموکراسی سبز

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

دیکتاتوری که دزد شد!


دیکتاتوری که دزد شد!


احمدی نژاد در ادامه سفرهای استانی مضحکانه خود این بار به خوزستان رفت، خبر ترور و انفجار در تهران آنقدر وسیع بود و شبکه های خبری را سرگرم کرده بود که دیگر فرصتی برای آماده سازی جنبش سبز در خوزستان برای برنامه ریزی برای عدم استقبال از احمدی نژاد در خوزستان نبود، اما با حضور احمدی نژاد در خوزستان کمی اوضاع تغییر کرد.

نگران این بودم که با این وجود و با نبود تبلیغات در بین جنبش سبز استقبال بی نظیری از احمدی نژاد صورت بگیرد، شاید استقبال خوبی از احمدی نژاد در خوزستان صورت گرفت، حداقل این موضوع را میتوان بیان کرد که بعد از سفر های او به تبریز، مشهدو... و مخصوصاً اصفهان کمی احمدی نژاد به خود امید وار شد.
این استقبال با تمام حربه و امکانات دولتی در حد خوبی برگزارشد، مانند استانهای دیگر با پخش برنامه های تلوزیونی و در خواست های مکرر از مرد برای شرکت در مراسم استقبال، اما در خوزستان اتفاق جالبتری نیز رخ داد، زیر نویس کردن متنی در شکبه استانی این استان از روزهای قبل که به مردم اعلام میکرد که برای مراسم استقبال از احمدی نژاد وسائل رفت و آمد رایگان فراهم است (منبع خبر)، استان خوزستان یکی از استانهای فقیر ایران است،مردم این استان شب سر بز زمینی میگزارند که عظیم ترین منابع نفتی و گازی را در خود جای داده است و چشم امید به دولتی دارند که منشاء و مرکز تمام بحران ها و حوادث اخیر است، در این سفر نیز از پروژه مدارس و اداره جات دولتی نیز استفاده خوبی شده بود.


احمدی نژاد بعد از غصب لغب دیکتاتوری در ایران از دیگران که البته این لغب در این نظام مختص یک نفر نیست دست به غصب چیز هایی زده است که اصلاً هیچ ربطی با او و روحیه او که ندار که هیچ، به نوعی نقطه مقابل او هم هست، بر دوش انداختن شال سبز در سخنرانی خود در این سفر استانی واقعاً تعجب برانگیز بود، در همان لحظه اول که شال سبز را بر دوش او دیدم به این نگته فکر کردم که کار از دیکتاتوری به دزدی هم رسیده است، اما پیش خودم تصور کردم که شاید او نماد شال سبز را برای نشان دادن و جان دادن به جنبش در نطفه خفه شده ای بر دوش انداخته است، جبش مضحک و طرحی بچه گانه به نام جنبش سبز علوی، اما با تمام این اوصاف شال سبزی که ب دوش داشت خیلی بلند تر و چشم گیر تر از دست بند ها و یا شالهای کسانی بود که در حمایت از میر حسین موسوی بر دست خود میبستند یا بر دوش داشتند، من که در یک کلام تنها این نکته را بیان میکنم: کار از دیکتاتوری به دزدی هم رسیده است!!!





توجه:
نویسنده این وبلاگ از انتشار این تصاویر شرمنده خوانندگان است.



این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //
green-democracy.blogsky.com
©® http: //
green-road.blogsky.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com


...........................................................................................................................a.r.s

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر