دموکراسی سبز

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه

وای اگر خامنه ای حکم طلاقم دهد ... !



وای اگر خامنه ای حکم طلاقم دهد ... !


خطيب نماز جمعه تهران (صدیقی) در تازه ترین اظهار نظر خود در نماز جمعه تهران و در ادامه اختلافهای میان قبله عالم و محمود احمدی نژاد باز هم دست به شیرین کاری تازه ای زد و با جبهه گیری ملایمتری نسبت به دیگران و با زبانی نصیحت گو از ولایت فقیه گفت و باز جو گیر شد و در بیاناتی جالب اینگو گفت : // یكي از اين وزرا به من گفت ما معتقديم اگر حضرت آقا، همسر رييس‌جمهور را طلاق دهد او به رييس‌جمهور حرام است // ( منبع خبر سایت ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران www.isna.ir ) آقای صدیقی در بین خطیبان نماز جمعه تهران مانند یک زنگ استراحت یا بهتر بگویم یک زنگ تفریح هستند، گفتن چنین جمله هایی از ایشان و از این تریبون بی سابقه و کم سابقه نیست، اما نکته جالب این موضوع چیز دیگری هست.




دست روزگار

روزی محمود احمدی نژاد و در مناظره انتخاباتی خود با میر حسین موسوی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با نشان دادن تصویر همسر میر حسین موسوی ( زهرا رهنورد ) و گفتن جمله هایی سعی در خراب کردن وجه شخصیتی چون میر حسین موسوی را داشت، گفتن موضوع و نکته ای آنهم در جایی مثل این مناظر نشان از ضعف شخصیتی احمدی نژاد و بی اخلاقی و عوام فریبی او بود، روزی که محمود احمدی نژاد با انجام این حرکت سعی در از بین بردن محبوبیت میر حین موسوی داشت فکر روزی را نمیکرد که خطیب جمعه تهران با بیان جمله ای اینچنین او و همسرش را مضحکه ملتی کنند، محمود احمدی نژاد دست روزگار را فراموش کرده بود، حالا روزی رسیده است که باید منتظر فرمان رهبری به احمدی نژاد برای طلاق دادن همسرش باشیم.




این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)

©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.........................................................a.r.s

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

قمار سیاسی


قمار سیاسی

در روزگار نوجوانی گاهی پا در کفش بزرگترها میکردم و مثل حال روز این روزهایم حرف های بزرگتر از دهنم میزدم و کارهای بکتر از سن و سالم، یادهم هست کتابی از دکتر سروش به نام قمار عاشقی گاهی در دست میگرفت و بعضی از بندهای آن کتاب را دیکته وار می خواندم، گاهی انگشتی به دهان میگرفتم و متفکرانه پیش خودم فکر میکردم این کلمات قلمه و سلمه را فهمیده ام، اما این روزها قماری را میبینم و تجربه میکنم که آنچنانه قمار عاشقی برایم حضمی سنگین داشت سنگین نیست.

از همان روزگار کودکی در کله ام آنچنان فرو کردند این جمله را که قمار حرام و قمار باز را برایم یک انسان مست و بی بند بار تصور میکردند که همین حالا هم همین تصور را دارم، اما قمار این روزهای سیاست ایران جلوه ای دیگر دارد، قمار بازها بر زمین قمار زندگی میکنند و سرنوشت قمارشان را تاس های جفتی مشخص میکند که از بخت خوب و بد یا قام خر است یا سگ اما با تمام این تصورات از قمار و قمار بازی قمار باز و قمار مسلک و روش خاص خودش را دارد اما قمار این روزهای سیاست ایران روش و مسلک خاصی را پیروی نمیکند.

شاید با خود فکر کنید منظور من از اگفتن این جمله ها و نسبت دادن کلمه قمار و قمار باز به سیاست ایران چه باشد، روشن بگویم که سیاست این روزهای ایران در حال حاضر دو قمار باز بیشتر ندارد، اولی به تشبیه قبله عال (مقام رهبری ) و دومی هم محمود احمدی نژاد، دو دوست رفیق که روزهای قمار بازی و هم تمیم بودنشان را فراموش نکرده ایم، قمار این روزها ایران بر سر جایگاه و قدرتی است که کم ارزش هم نیست، محمود احمدی نژاد قمار سیاسی خود را با زیر پا گذاشتن مسلک قمار بازی در انتخابات 1384 زیر پا گذاشت و با مظلوم نمایی مرحله اول قمار خود را برنده شد، حاصل این قمار قدرت نسبی بود که زیر سایه مرشد و پیر خود در این بازی به دست آورده بود یعنی قبله عالم، اما این بازی یک سوی دیگر هم پیدا کرد، طرف دیگر این قمار کنار دست احمدی نژاد نسته بود و آرام بازی را تماشا میکرد، طرف دیگر این بازی اسفندیار رحیم مشائی بود، اسفندیار رحیم مشائی گاهی در کمک به دوست و هم درس و هم مکتب خود یعنی احمدی نژاد گاهی هم برای او تاس پرتاب میکرد و از بخت بد قام احمدی نژاد را خر می آورد و گاهی سگ، اما احمدی نژاد باز هم برای این قمار هزینه میکرد، در انتخابات ریاست جمهوری 1388 احمدی نژاد بازی را با ملت شروع کرد و با نامردی هر آئین و مسلکی را در این قمار زیر پا گذاشت، این هم روزگاری بود و بگذشت، اما این قمار باز که دیگر خود را در میدان یکه تاز میدانست و کسی را حریف خود نمیدانست برای یار بازی خود بیشتر هزینه کرد، اسفندیار رحیم مجشایی پا از گلیم خود که فراتر گذاشته بود پا در کفش خدا و پیغمر هم کرده بود، کار به جایی رسید که احمدی نژاد کم کم همه چیز را در این قمار به پای اسفندیار رحیم مشائی ریخت، در تازه ترین و نو ترین حرکت در مقابل پیر و مرشد خود (قبله عالم) قافیه بازی را تنگ کرد، قمار امروز ایران قمار پیچیده ای شد که حتی جفت شش هم دیگر این گره کور را باز نخواهد کرد

محمود احمدی نژاد برای اسفندیار رحیم مشایی هزینه های فراوان داد و میدهد، قمار امروز احمدی نژاد دو نتیجه بیشتر نخواهد داشت، اول اینکه در این قمار همه این هزینه ها را میبرد و سود میکند و دوم اینکه کم کم به جایی میرسد که دیگر چیزی برای قمار کردن ندارد و اینجاست که کمر به نامردی ببندد و دیگر خدا میداند چه خواهد کرد. این روزهای سیاست ایران را شاید بتوان بی قاعده ترین قمار روزگار دانست، قماری که همه نظریه و پیش بیی ها را درهم شکست، چه کسی فکر میکرد احمدی نژاد که روزی رابطه ی خود را با قبله عالم رابطه پدر و پسر میدانست اینگونه بی پروا رو در روی پدر بایستد و قاعده بازی را بهم بزند؟




این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)

©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.........................................................a.r.s