دموکراسی سبز

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

همه برای یکی و بازهم همه برای یکی...!



همه برای یکی و بازهم همه برای یکی...!
( همه برای یکی ، یکی برای همه )





سلام
آخرین پست ارسالی من در دموکراسی سبز یک هفته پیش از این بود، هفته ای با رویداد ها و اتفاقات ساده، معمولی و غیر منتظره. اما سعی میکنم هر روز ااین وبلاگ رو بروز کنم و مطلبی را منتشر کنم.




شاید مهمترین خبر هفته را بتوان دستگیری عبدالمالک ریگی سرکرده گروهگ جندالله به دست نیروهای امنیتی ایران را نام برد اما اتفاقات جالب دیگر این هفته میتوان به بیانیه مهدی کروبی، انتشار تصاویر حمله به کوی دانشکاه در 25 خرداد و نشست خبرگان اشاره کرد.




بیانیه مهدی کروبی مثل همیشه سرشار بود از انرژی ها مثبت و پیشنهاد تجمع های مخالفین و موافقین بصورت نمادین و یا در اصل همان رفراندوم خودمان، بیانیه ای که بر خلاف آنچه حکومت و کودتاچیان بیان میکنند خبر از حضور پر شور و گسترده جنبش سبز در 22بهمن خبر میدهد، بیانیه ای به خوبی میتوان از آن این نکته را برداشت کرد که رهبران جنبش سبز با تمام فشار ها و برخورد ها هوز بر سر عهد و پیمان خود هستند و آنچه واقیعیت امر است همایش 22بهمن چیزی از همایش ساندیس در 9 دی کم ندارد.




در روزهای اول هفته و در مراسم بازنشستگی سردار رجب زاده فرمانده انتظامی تهران بزرگ وی اضحار داشته بود که در حوادث بعد از انتخابات حتی یک نفر از نیروی انتظامی زخمی نشده و نیروی انتظامی هم کسی را زخمی نکرده و مسؤل و فرماندهی نیرها در برقراری آرامش و برخورد با اغتشاش گران در اختیار سپاه پاسداران بوده است، در همین حال یک روز بعد از بیان این گفته ها شبکه خبری BBCpersian تصاویری را منتشر کرد که در آن خبر از دستور مستقیم سردار رجب زاده برای حمله به کوی دانشگاه میداد و تصاویر ضرب و دانشجویان در نیمه شب توسط نیروی انتظامی نیز در این تصاویر به خوبی دیده میشد، به گفته BBC این تصاویر بعد از گفته های سردار رجب زاده به دست BBC رسیده بود. این تصاویر و این گفته ها باعث میشود در ذهن ما یک سؤال بزرگ شکل گیرد، چرا این تصاویر بعد از گذشت چند ماه حالا منتشر میشود؟ آنهم تصاویری که توسط خود نیروهای بسیجی و لباس شخصی در جریان حمله به کوی دانشگاه تهران گرفته شده است؟. آنچه از این تصاویر بر می آید این نکته است که این تصاویر بصورت گزینشی انتخاب شده اند و تنها نشاندهند ضرب شتم دانشجویان توسط نیروی انتظامی است، گویی این تصاویر به عمد و تنها در واکنش به گفته های سردار رجب زاده منتر شده تا جوابی باشد بر گفته های او در مراسم بازنشستگی و تبرعه کردن خود در مقامی که مسئولیت آن را به عهده داشته است.



اما هاشمی در هفته ای گذشت...



خبرگان رهبری بازهم دور هم جمع شند تا در کنار یکدیگر به آنچه در این مقدار زمان فرصت نکرده اند از مقام رهبری توصیف و تمجید کنند بکنند تا وظیفه خود را انجام داده باشند.



شاید هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس خبرگان رهبری و یکی امید های اصلاح طلبان و جنبش سبز باشد، امیدی که در بدترین برخورد ها با وی او را تهدید به محاکمه فرزندانش کردند، امیدی که گوئی نامیده کننده شده است، و بیشتر از آنچه به مصلحت مردم و جامعه فکر کند به مصلحت خود و نظامی که عمرش را برای او گذاشته است فکر میکند. نظامی که امروز بلای جان خود او شده است. هاشمی رفسنجانی با گفته های خود در نشت این دوره مجلس خبرگان باز این سؤال را در ذهن جنبش سبز بوجود می آورد که آیا میتوان به هاشمی رفسنجانی اعتماد کرد؟



خبرگان تنها مکانی شده تا در بیانیه پایانی مانند گذشته و همیشه د آن گفته شود: همه برای یکی و بازهم همه برای یکی..!




این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.................................................................a.r.s

همه برای یکی و بازهم همه برای یکی...!
( همه برای یکی ، یکی برای همه )

سلام
آخرین پست ارسالی من در دموکراسی سبز یک هفته پیش از این بود، هفته ای با رویداد ها و اتفاقات ساده، معمولی و غیر منتظره. اما سعی میکنم هر روز ااین وبلاگ رو بروز کنم و مطلبی را منتشر کنم.
شاید مهمترین خبر هفته را بتوان دستگیری عبدالمالک ریگی سرکرده گروهگ جندالله به دست نیروهای امنیتی ایران را نام برد اما اتفاقات جالب دیگر این هفته میتوان به بیانیه مهدی کروبی، انتشار تصاویر حمله به کوی دانشکاه در 25 خرداد و نشست خبرگان اشاره کرد.
بیانیه مهدی کروبی مثل همیشه سرشار بود از انرژی ها مثبت و پیشنهاد تجمع های مخالفین و موافقین بصورت نمادین و یا در اصل همان رفراندوم خودمان، بیانیه ای که بر خلاف آنچه حکومت و کودتاچیان بیان میکنند خبر از حضور پر شور و گسترده جنبش سبز در 22بهمن خبر میدهد، بیانیه ای به خوبی میتوان از آن این نکته را برداشت کرد که رهبران جنبش سبز با تمام فشار ها و برخورد ها هوز بر سر عهد و پیمان خود هستند و آنچه واقیعیت امر است همایش 22بهمن چیزی از همایش ساندیس در 9 دی کم ندارد.
در روزهای اول هفته و در مراسم بازنشستگی سردار رجب زاده فرمانده انتظامی تهران بزرگ وی اضحار داشته بود که در حوادث بعد از انتخابات حتی یک نفر از نیروی انتظامی زخمی نشده و نیروی انتظامی هم کسی را زخمی نکرده و مسؤل و فرماندهی نیرها در برقراری آرامش و برخورد با اغتشاش گران در اختیار سپاه پاسداران بوده است، در همین حال یک روز بعد از بیان این گفته ها شبکه خبری BBCpersian تصاویری را منتشر کرد که در آن خبر از دستور مستقیم سردار رجب زاده برای حمله به کوی دانشگاه میداد و تصاویر ضرب و دانشجویان در نیمه شب توسط نیروی انتظامی نیز در این تصاویر به خوبی دیده میشد، به گفته BBC این تصاویر بعد از گفته های سردار رجب زاده به دست BBC رسیده بود. این تصاویر و این گفته ها باعث میشود در ذهن ما یک سؤال بزرگ شکل گیرد، چرا این تصاویر بعد از گذشت چند ماه حالا منتشر میشود؟ آنهم تصاویری که توسط خود نیروهای بسیجی و لباس شخصی در جریان حمله به کوی دانشگاه تهران گرفته شده است؟. آنچه از این تصاویر بر می آید این نکته است که این تصاویر بصورت گزینشی انتخاب شده اند و تنها نشاندهند ضرب شتم دانشجویان توسط نیروی انتظامی است، گویی این تصاویر به عمد و تنها در واکنش به گفته های سردار رجب زاده منتر شده تا جوابی باشد بر گفته های او در مراسم بازنشستگی و تبرعه کردن خود در مقامی که مسئولیت آن را به عهده داشته است.

اما هاشمی در هفته ای گذشت...
خبرگان رهبری بازهم دور هم جمع شند تا در کنار یکدیگر به آنچه در این مقدار زمان فرصت نکرده اند از مقام رهبری توصیف و تمجید کنند بکنند تا وظیفه خود را انجام داده باشند.
شاید هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس خبرگان رهبری و یکی امید های اصلاح طلبان و جنبش سبز باشد، امیدی که در بدترین برخورد ها با وی او را تهدید به محاکمه فرزندانش کردند، امیدی که گوئی نامیده کننده شده است، و بیشتر از آنچه به مصلحت مردم و جامعه فکر کند به مصلحت خود و نظامی که عمرش را برای او گذاشته است فکر میکند. نظامی که امروز بلای جان خود او شده است.
خبرگان تنها مکانی شده تا در بیانیه پایانی مانند گذشته و همیشه د آن گفته شود: همه برای یکی و بازهم همه برای یکی..!

۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

سالاد فصل برای جنبش سبز

سالاد فصل برای جنبش سبز


( زمستان است)


سلام
در هفته ای گذشت شاید خیلی از وبلاگ نویسها مثل من دل و دماغ مطلب نوشتن نداشته اند و یا بنا به اصل احتیاط احتیاط کرده باشند تا چند روزی این قوم به خیال خود پیروز شده کودتاچیان کمی آتش شان سرد شود تا جو گیر نشده و کار دست کسی نداده اند.


نکته: مسئله اینجاست که دستگیری ، بازداشت و یا حتی ایجاد مزاحمت مسئله حادی نیست، مسئله اینجاست که در حال حاضر بیشتر از آنکه به نخبگان و نویسندگان و... که وابسته به جنبش سبز هستند در بازداشتگاه و زندان نیاز باشد بیرون از بازداشتگاه و زندان نیاز است، و حضور همراهان و در واقع تئورسین ها و هم فکران برجسته جنبش سبز در میان مردم ضرورتی است که که به خوبی در برخوردها و بیانیه های دو کاندیدای معترض انتخابات و در واقع رهبران جنبش سبز دید و لمس کرد.(درباره این موضوع در آینده مطلبی منتشر خواهد شد / تفسیر)


سالاد فصل برای جنبش سبز


سالاد فصل مطلبی است که از این پس در پایان و آغاز هر فصل در این وبلاگ منتشر خواهد شد.



( زمستان است)


بعد از گذشت این چند ماه برای جنبش سبز و گذشت روزها، ماه ها و فصل ها کم کم به حضور یک سالگی جنبش سبز در جامعه ایران نزدیک میشویم، این در حالی است که فصل زمستان فصل سرد و آسیب پذیرتری برای جنبش سبز بود.


برنامه ریزی حکومت و تلاش برای ایجاد فاصله مابین اصلاح طلبان و مردم، اعدام ها و مهمتر از همه واقعه 22بهمن از اتفاقات مهمی است که تاکنون جنبش سبز در زمستان لمس کرده است، سردی زمستان با وجود تمام حربه ها و تلاش های حکومت و کودتاجیان برای دلسرد کردن مردم نسبت به جنبش سبز و رهبران آن تا کنون که اواخر بهمن ماه و اوایل اسفند ماه است ناکام مانده است.


تلاش کودتا چیان برای انتشار دروغ ها و بزرگ نمایی ها خود در رسانه هایی که د اختیار دارند یکی از مهمترین ابزار برای به نتیجه رسیدن تلاش کودتاچیان و حکومت برای ایجاد فاصله در بین مردم است.


بعد از 22بهمن و اتفاقات رخ داده در این روز و بعد از آن لازم به ارائه راهکارهای جدیدی برای حرکت جنبش سز است، مخصوصاً با نزدیک شدن به آخرین چهار شنبه سال 1388 یا همان چهارشنبه سوری که میتوان این روز را یکی از مهمترین روزهای برای جنبش سبز نام برد.


چهارشنبه سوری از این جهت برای جنبش سبز اهمیت دارد که این روز یک روز حکومتی و دولتی نیست که حکومت بخواد به زور ساندیس و یا هر کوفتی مردم و هواخواهان ساده لوح خود را برای هواخواهی از خود به خیابان بکشد و قدرت نمایی کند و اتفاقات رخ داده در این رویداد یعنی چهارشنبه سوری در شب است و شاید کنترل آن بسیار سختر از آنچه که فکر میکنند باشد و وجود مواد منفجره و آتش زا در دست مردم در این روز یکی از نگرانی های بزرگ کودتاچیان و حکومت و مخصوصاً جنبش سبز است، چهارشنبه سوری روز مهم و سرنوشت سازی است که در مطالب بعدی مفصلاً در باره آن مطلبی را منتشر خواهم کرد.



این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد

(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)

©® http: //green-democracy.blogspot.com


.................................................................a.r.s

۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه

22 بهمن روز جشن ساندیس خورها و ساندویچ خورها و .... خورها و ... ( پیروزی !؟ راهکار)



22 بهمن روز جشن ساندیس خورها و ساندویچ خورها و .... خورها و ...



22 بهمن با تمام پیشگویی ها و حرف و حدیث ها گذشت، روزی پر از تنش و استرس، تنش از طرف نیروهای امنیتی چه نظامی و چه لباس شخصی و روز استرس برای جنبش سبز مردم ایران.



بعد از پایان روز 22 بهمن آنچه از گفته ها و اخبار و شواهد بر می آمد گویی عملاً جنبش سبز به چالش کشیده شده بود، اما بعد از محدودیت های اطلاع رسانی که از چند روز قبل از 22 بهمن و مخصوصاً بصورت فشرده از اوایل صبح شروع شد خبرهای خوب و بدی به گوش رسید و نتشر شدند.



بعد از 22 بهمن با انتشار خبرها و تصاویر این روز شاید نگرش نسبت به حوادث روز 22 بهمن تغییر کرد، برخورد ها فیزیکی این روز با شخصیتها که میتوان به موسوی ، کروبی ، خاتمی و یک واقعه مهم ضرب و شتم زهرا رهنورد اشاره کرد، نکته جالب اینجاست که همه بر این باور اند و این نظر را دارند که شدت برخورد و سرکوب در 22 بهمن در طول این هفت ماه گذشته رخ نداده بود و شدت سرکوب در این روز قابل تصور نبوده و حتی پیش بینی هم نشده بود.



اما این اصولگرایان و ساندیس خورها و مرغ خورها و... بودند که فکر میکردند حضور گسترده ای داشتند که البته این گفته با انتشار عکس ماهواره ای گوگل از میدان آزادی تهران خواب خوش این دسته را بر هم زد.



در تهران آنهایی که آمده بودند دست خالی برنگشتند و هرجور بود توشه ای و غنیمتی را با خود بردند, عده ای ساندیس و ساندویچ و عده ای هم خوش شانس بودند بسته های گوشت مرغ یخ زده، در اصفهان جایی که من حضور داشتم آنچه که بخوبی به چشم میخور موج مردمانی بود که در حال برگشتن به خانه بودند و اکثراً در دست خود ظروف یک بار مصرفی را حمل میکردند که نشاندهند ناهار ظهر 22 بهمن بود.




جنبش سبز کجا پیروز شد؟
اما پیروزی جنبش سبز در 22 بهمن نبود، جنبش سبز در همان روزهای بعد از انتخابات در 24- 25 خرداد و مخصواً در راهپیمای سکوت بود، آنچه در میدان آزادی دیروز اتفاق افتاد نهایت نیروی بود که کودتاچیان مصرف کردند، انبوه مردمی که با ناوگان شهری از اطراف تهران آمده بودند بستن و محدود کردن میدان آزادی روش و استراتژای که در همه شهر ها و استانها اتفاق افتاده بود، یک نمایش دیگر از کودنتاچیان. نمایش 22 بهمن نهایت کاری بود که کودتاچیان توانستند انجام دهند.



اتفاقی که در 22 بهمن در تهران و میدان آزادی اتفاق افتاد پیشبینی شده بود، این هخان جمعیتی بود که در 9 دی آمدند و میلونی خواندند پس جای تعجب ندارد که با هرچه حساس بودن 22 بهمن این جمعیت را عده ای در 22 بهمن 10 میلونی بخوانند.



راهکار...
شاید این نظر مرا هم عده ای قبول داشته باشند، حضور جنبش سبز در روزهایی مانند 22 بهمن و در کل روزهای که راهپیمایی دولتی و حکومتی وجود دارد اشتباه است، آنهم به 2 دلیل، دلیل اول اینکه هرچه جمعیت در این روز حضور پیدا کنند این حکومت و دولت است که پای خود میگزارد و از آن استفاده میکند، دلیل دوم این است که با حضور موافقان دولت در این روزها و حساس بودن پوشش های خبری این حکومت و دولت و در کل کودتا چیان هستند که به هیچ عنوان حاضر نیستند با پوشش وسع خبری در این روزها صحنه را به دست جنبش سبز بدهند و حاضر به هر اقدامی در مقابل حضور مردم هستند.



شاید باید به این نکته توجه داشت که دیگر جای برای ادامه دادن اعتراضات بصورت مدنی وجود ندارد، شاید رهبران جنبش سبز چه نمادین و چه حقیقی دیگر باید دست به اقدامات آشکار بزند و گفته های و فراخوان های خود را واضح تر و بدونه پرده بیان کنند و از حریم ها بگزرند تا این حکومت و دولت از حریم جنبش سبز و رهبران آن نگذشته است.






این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.................................................................a.r.s

22بهمن آنچه در اصفهان گذشت ( گزارش من )



22بهمن آنچه در اصفهان گذشت ( گزارش من )




در اصفهان شاید بتوان گفت که بعد از انتخابات و حوادث بعد از آن 22 بهمن یکی از پر شور ترین روزها برای حضور جنبش سبز بود، حضور گسترده نیروهای امنیتی کاملاً مشخص بود و در مقابل حضور مردم و جنبش سبز در اطراف سی و سه پل در هر دو طرف رودخانه زاینده روز که این کار باعث شد که نیروهای امنیتی و لباس شخصی تقسیم نیرو کنند که همین امر باعث دوام چند ساعتی حضور مردم در اصفهان شد، شلیک گاز اشکاور در حدی بود که حتی موافقان دولت هم از گاز اشکاور ها بی نصیب نماندند، بعضاً و بصورت پراکنده و بیشتر در مقابل هتل کوثر صدای شلیک تیر هاوایی به گوش میرسید، بازداشت های زیاد و برخورد های فیزیکی با لباس شخصی با مردم عمدتاً دیده میشد و بصورت گسترده آنچه دیده میشد برخورد با کسانی بود که با تفلن همراه و یا دوربین در حال تصویر برداری بودند، من در نزدیکی صحنه ای بر روی سی و سه پل بودم که ناگهان متوجه شدم کسی از بین جمعت به یکی از لباس شخصی ها زنی را نشان داد، متوجه شدم که در حال تصویر برداری از زیر روسری خود است که ناگان آن لباش شخصی به او حمله کرد، این تنها نمونه ای از اتفاقات روز 22 بهمن در اصفهان بود، آنچه بچشم می آمد نیروی انتیتی بود و لباس شخصی. در راه برگشت به خانه با کسی برخورد کردم که در راهپیمایی شرکت بود، سر صحبت را با او باز کردمف میگفت: من کاری به چپ و راست ندارم، من 8 ساعت اضافه کاری و یک روز مرخصی و 80000 توان پاداش میخواستم که گرفتم، نهار امروز را خوردم و هم بردم. نظر این شهروند که گوی کارگر بود این بود که: دعوای چپ و رست چیزی جز ضرر برای من ندارد پس بهتر است من فکر منافع امروز خود باشم و...
گفتگوی خود را با این شهروند بطور مخفیانه ضبط کردم، امید وارم راضی باشد، در هر صورت گفته های او در همین حد منتشر شده و جنبه اطلاع رسانی و پژوهشی دارد.






این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.................................................................a.r.s

اطلاعیه شماره 4 وبلاگ دموکراسی سبز



اطلاعیه شماره 4 وبلاگ دموکراسی سبز

دموکراسی سبز دوباره فیلتر شد ( تا کور شود هرآنکه نتوان بیند )

سلام
اولین بار که وبلاگ دموکراسی سبز فیلتر شد 1 روز قبل از 13 آبان 1388 بود، دموکراسی سبز در دامین blogsky بعد از اولین فیلترینگ بعد از مدتی دوباره از فیلتر خارج شد اما در همین هنگام وبلاگ های دیگر دموکراسی سبز نیز فیلتر شدند و در اولین حرکت دموکراسی سبز در persianblog.ir مسدود شد و بعد درblogsky و حالا دموکراسی سبز در blogspot فیلتر شد، آنهم درست یک روز قبل از 22 بهمن 1388.
این همه وبلاگ و سایت با مضامین مختلف خوب و بد درست و یا اشتباه، اما من به عنوان نویسنده وبلاگ دموکراسی سبز مانده ام که این دموکراسی سبز چه هیزم تری به این جمهوری اسلامی استبدادی فروخته است که گیر داده اند به این وبلاگ و نوشته های من، آنهم دست نوشته هایی با انبوده غلط های املایی و نگارشی، به هر حال مطالب نویسنده وبلاگ دموکراسی سبز مطالب خود را از همین وبلاگ منتشر خواهد کرد، تا کور شود هرآنکه نتوان بیند.






این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.................................................................a.r.s

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

از 22 خرداد 88 تا 22 بهمن 88"سالگرد یک استبداد پایان یک استبداد...!



از 22 خرداد 88 تا 22 بهمن 88




سالگرد یک استبداد پایان یک استبداد...!



22 خردا 1388 روزی اسبداد دینی در عرصه عمومی و به دور از پرده و حریم استبداد و خودکامگی خود را به مردم ایان نشان داد و روزهای بعد از آن روزهایی که چیزی جز جنایت در خیابانهای ایران ندیدیم.

9 ماه ازانتخابات ریاست جمهوری میگزرد و بر خلاف تمام اتفاقات گذشته در جمهوری اسلامی حرکتی که از یک سال پیش و قبل از انتخابات ریاست جمهوری شروع و در بعد از انتخابات و با تقلب گسترده در این انتخابات به اوج خور رسید و هنوز هم نمایان و آشکار است، با وجود تمام خفقان ها و منع از اطلاع رانی در درون ایران و بروز مشکلات زیاد مانند دستگیری ها و برخورد های امنیتی در مراسم و مناسبت های مختلف مخصوصاً روز عاشورا هنوز آتشی در میان جامعه ایران فروزان است که به این سادگی ها سرد نمیشود، در گذشته و در سالهای اخیر مخصوصاً دروران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و قتی اتفاقی رخ میداد قبل از آنکه خبرش در سراسر ایران منتشر شود قائله ختم شده بود، به عنوان مثال واقعه 18 تیر 1377 و یا واقعه 13 رجب در سال 1376 و اتفاقات نظیر آن در نتفه خفه میشد و تمام اختیارات دولت اصلاحات در آن دوران جبهه اصلاحات نمی توانست کاری از پیش ببرد.




اما انتخابات ریاست جمهوری 1388 و حوادث بعد از آن از آن وقایع ای بود که خیلی وقت بود مردم ایران منتظر آن بودند، سکوتی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری شکت فریادی بود که در گلوی مردم ایران خفه شده بود و با مطالبه خواسته های مردم و جامعه در دوران تبلیغات ریاست جمهوری مشت های گره شده ای شد که شاید در اول کار و در اولین روزهای بعد از انتخابات تنها رای خود را مطالب میکردند اما با برخورد و سعی حکومت برای سرکوب باعث شد که این خواسته ها وسیع تر شده و مطالبات از رای به رهبری و در اصل نظام نیز نمایان شود. و این روزها در انتظار 22 بهمن هستیم.



به نظر من 22بهمن قلب استبداد دینی در 30 سال گذشته است، روزی که هر سال با تبلیغات و شرگرد های نختلف مردم را به خیابان می آوردند و یا مانند هم اکنون حضور اندک مردم را بزرگ نمایی میکردند، روزی که مانند یک رفراندوم بزرگ برای جمهوری اسلامی تلقی میشود، حضور میهمانان و گروهای خبری یکی از عواملی است که مانند اتفاقات گذشته نمی توانند از حضور آنها جلوگیری کنند، با و جود فراخوان های گسترده جنبش سبز که بصورت گسترده و خود جوش انجام شده و در مقابل هشدارها و پیشنهادات کودتاچیان برای این روز باید منتظر باشیم و ببینیم چه اتفاقی رخ خواهد داد.



آیا جمهوری اسلامی در روزی مانند 22 بهمن دست به خشونت خواهد زد؟ که البته به نظر من دست به خشونت خواهد زد و دلیلی محکم تر از روز عاشورا و اتفاقات رخ داده در این روز ندارم، حکومتی که حرمت عاشورا نگه ندارد یعنی حرمت 22بهمن را نگه خواد داشت!؟



آیا سالگرد آغاز یک استبداد میتواند روز پایان این استبداد باشد؟







این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد

(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)

©® http: //green-democracy.blogspot.com


.................................................................a.r.s

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

راهکارهای یک دیکتاتوری...! (پیشبینی های یک وبلاگ نویس)



راهکارهای یک دیکتاتوری...!


(پیشبینی های یک وبلاگ نویس)




سلام

بعد از انتخابات ریاست جمهوری و وقایع و اتفاقات پرامون آن در این چند ماه گذشته و با نزدیک شدن به 22بهمن88 و با وجود فراخوان های خودجوش جنبش سبز برای حضور در این روز باید منتظر عمل یا عکس العمل کوتاچیان و دیکتاتورهای سیاست ایران بود.




حکومت ایران و حاکمان ان در مقابل حضور مردم در 22 بهمن88 پیش روی خود 2 راه بیشتر نداردند، البته این دو راهکار یا به نوعی پیش بینی من قبل از روز 22 بهمن است.




اولین راهکار میتواند برخورد و یا انجام کاری باشد که دل مردم را به دست آورند تا شاید در 22بهمن حداقل خبری چندانی از حضور جنبش سبز در خیابانها نباشد، راهکاری که بیشتر شبیه همان نوشیدن جام زهر معروف است، مقامی چون رهبری با در دست داشتن اختیاری مانند عفو زندانیان میتواند چون سالهای گذشته و طبق رسم هرساله از اختیارات خود استفاده کند و با وجود این همه پیشنهاد و راهکار که در تمام آنها اصل آزادی زندانیان و بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات موجود است زندانیان و بازداشت شدگان و متهمان حوادث اخیر راعفو نموده و کمی از اتش سوزان جنبش سبز کم کنند، البته این راهکار با وجود روحیه موجود رد مقامی چون هبری تغریباً محال ممکن است، باز به این نکته توجه کنید این راهکارها وپیش بینی تنها نظریه های این نویسنده ناقص العقل وبلاگ دموکراسی سبز است.




در دومین راهکار و پیش بینی میتواند به راحتی و میان موج حضور مردم در خیابان بدونه توجه به هیچ مسئله ای بر روی آنها آتش بگشایند و بعد در مقابل آن همه چشم توی دنیا ببینه و بعد بگویند ما نبودیم و عوامل خارجی بودند و بعد هم یکی بوزینه رو بیارن توی تلویزیون و لبخند مضحکانه ای بر لب بزنه و بگه که : کی گفته این اتفاقات در جمهوری اسلامی رخ داده؟ اینها یک تعدادی وطن فروش هستند و...، البته کودتاچیان نیز میتوانند در راستای این پیشبینی از راهکارهای اشخاصی مانند اقای حسنی خطیب نماز جمعه و نماینده مقام رهبری در اردبیل نیز استفاده کنند و بنا به گفته ایشان عده ای از متهمان دادگاهای اخیر را در میان راهپیمایی مردم در 22 بهمن اعدام کنند و به دار بیاویزند!!! باز به این نکته توجه کنید این راهکارها وپیش بینی تنها نظریه های این نویسنده ناقص العقل وبلاگ دموکراسی سبز است.




این پیشبینی ها اگرچه هرکدام به نوعی خوب و بد هستند اما هرچه هست واقعیتی بیش نیست، در هر دو صورت و یا صورت های دیگر این نکته مهم است و از اهمیت بالایی برخوردار است که با وجود هر حرکتی از سوی کودتاچیان و دیکتاتوری خواهان و دیکتاتوران موجود در سیاست ایران مانعی در مقابل برداشتن گام بزرگ جنبش سبز مردم ایران در 22بهمن نخواهد بود، در هر صورت چه تمکین به خواسته مردم و چه در مقابل مردم قرار گرفتن و چه حضور جنبش سبز در نهایت آرامش در این روز و دیگر رفتارهای ممکنه این جنبش سبز مردم ایران است که یک گام به سوی پیروزی حرکت میکنند.





این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد



(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)



©® http: //green-democracy.blogspot.com



E-mail: green_democracy@yahoo.com



.......................................................................a.r.s

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

مصاحبه ای که بوی بیانیه میدهد...!( در راستای مصاحبه میر حسین موسوی با سایت کلمه در آستانه دهه فجر 88 )



مصاحبه ای که بوی بیانیه میدهد...!




( در راستای مصاحبه میر حسین موسوی با سایت کلمه در آستانه دهه فجر 88 )


سلام
از تیتر این دست نوشته کاملاً مشخص است که این مطلب پیرامون چه موضوعی است، مصاحبه میرحسن موسوی با سایت کلمه (www.kaleme.org)، مصاحبه ای که در جای خود میتوان تحلیل های فراوانی از هر بخش آن داشت.



در آستانه دهه فجر88 با این جو موجود در جامعه ایران که همه منتظر هستند ببینند در روز 22 بهمن چه خواهد شد و وجود فراخوان های زیاد و دعوت های جنبش سبز مردم ایران برای دعوت در راهپیمایی 22 بهمن همه منتظر یک دعوت نامه یا فراخوان و یا یک بیانیه از طرف مهدی کروبی و میرحسن موسوی بودند، هر چند میرحسین موسوی در دیدار خود از مهدی کروبی و گفته های خود خواستار حضور مردم در روز22 بهمن شده بودند اما این نیاز وجود داشت که بصورت مستقیم فرخوانی داده شود.



سایت کلمه (www.kaleme.org) که میتوان این سایت را از نزدیک ترین سایت ها به میر حسین موسوی دانست در مصاحبه ای که در روز 13 بهمن ماه منتشر کرد سوالاتی را مطرح و در مقابل در این مصاحبه میر حسین موسوی پاسخ دادند، پاسخ ها و گفته هایی که شاید به جرعت بتوان گفت که تاکنون با این شفافیت از طرف میرحسین موسوی بیان نشده بود.



این مصاحبه بیشتر از آنکه شبیه یک مصاحبه یا گفتگو باشد شبیح یک بیانیه است، مطرح کردن سوال هایی که مردم در پی جواب آنها هستند و پاسخ میرحسین موسوی با صراحت و بیان راهکار ها در این مصاحبه از طرف مهندس موسوی نشان از استوار شدن هرچه بیشتر میرحسین موسوی بر گفته ها و راسخ تر شدن او بر احقاق حق مردم است.



نکته های بارز و مشخص این بیانیه انتقاد شدید از قوه قضائیه تا جایی که مهندس موسوی میگوید : ( دیگر بطور کل از قوه قضائیه نا امید شده ایم... ) و اشاره به محاکمه دوستان و مشاوران و همه بازداشت شدگان در روزهای و ماه های اخیر و انتقاد از در دست داشتنن تریبون ها برای تشویق قوه قضائیه برای اعدام ها که مشخصاً منظور از این نکته اشاره به احمد جنتی خطیب نماز جمعه تهران است و نکته مهم دیگری در این بیانیه ظهور و جان گرفت ریشه های استبداد در جامعه و حکومت امروز ایران است، میرحسین موسوی به این نکته اشاره کرد که قانون اساسی وحی منزل نیست و میتوان باز مانند سال 68 در آن بازنگری کرد و تغییراتی مطابق با خواسته های مردم در آن انجام داد و عین حال همه راه حل ها را به اجرای قانون اساسی و خواسته های مردم ختم میکند.



مهندس موسوی در زیرکی تمام با بیان نکته های گفته شده در این مصاحبه از خط قرمز هایی عبور کرده است نمی توان وجود این مشکلات را نادیده گرفت، مطرح کردن این موضواعت و در ادامه با مثال ها و ثابت کردن این موضوعات نیز یکی از نکته های بارز این مصاحبه است، دعوت از مردم در اجتماعات بصورت مسالمت آمیر برای تحقق حقوق خود نیز یکی از نکات دیگر این مصاحبه است که آشکار و نهان از مردم برای حضور در راهپیمایی 22بهمن دعوت میکند.



اما به نظر من مهمترین نکته های این مصاحبه یکی مطرح کردن بحث های اقتصادی و توجه مردم به این نکته در تحقق خواسته های خود بود، و نکته مهم دیگر بریدن دست های فرصت طلب از دامان جنبش سبز برای رسیده به اهداف خودخواهانه بود، میرحسین موسوی در جایی از این مصاحبه از کسانی سخن میگوید که گمان میکنند این جنبش راهی برای رسیدن به اهداف آنهاست، میرحسین موسوی با دعوت از همه برای هم سو شدن با این جنبش از کسانی سخن میگوید که هیچ منفعتی برای جنبش سبز جز بد نامی ندارند.



گفته های میرحسین موسوی چه در بیانیه و مصاحبه ها گرچه با موضوعات متفاوتی همراه است اما نشاندهنه استوار مانده میرحسین موسوی بر گفته ها خود در مقابل مردم ایران و جنبش سبز آنهاست، بر سر عهد و پیمان ماند با تمام سختی ها و مشکلات و استوار ماند بر گفته ها و نظریه های خود، میرحسین موسوی بعد از گذشت نزدیک به 8 ما از انتخابات ریاست جمهوری هنوز بر این نکته توجه دارد که باید حقوق مردم محقق شود و همچنان بر عزت و شرافت مردم ایران تأکید دارد، شاید بحث انتخابات تاحدی فعلاً فاکتور گرفته شده است اما آنچه هنوز فراموش نشده است حقوق مردمی است که انتخابات ریاست جمهوری ودر ادامه تقلب درآن جرقه ای برای مطرح کردن خواسته های خود از حکومت حاکم بر جامعه ایران است.



پس روز 22بهمن همراه با قدمهای سبز مردم ایران همراه شویم...

برای دست رسی به متن این مصاحبه به سایت کلمه (www.kaleme.org) و یا جنبش راه سبز /جرس/ (www.rahesabz.net) مراجعه کنید.




این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد

(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)

©® http: //green-democracy.blogspot.com


.......................................................................a.r.s