طعم دموکراسی زیر ضربه های باتوم
سلام
بعد از چند روز غیبت من و بروز نشدن وبلاگ ها و مطمئن هستم که جای خالی من رو کسی در دنیای مجازی احساس نکرده، حالا بماند که این چند روز کجا بودم و چی شد و...
قبل انتخابات 22 خرداد 1388 ریاست جمهوری و در کشاکش تبلیغات انتخابات هرچی که میخواستیم می گفتیم، با هرکسی مناظر میکردیم و حرفهای که چهار سال و طی هیچ شرایطی قادر به گفتن اونها نبودیم بیان میکردیم، از انتقاد به ریاست جمهوری احمدی نژاد گرفته تا مسائلی که این انتخابات زمان خوبی برای بیان اونها بود، تا اینکه انتخابات در 22 خرداد برگزار شد و بعد اون تقلب گسترده و شروع درگیری ها و عتراض های خیابانی، که گاه راهپیمای بود و یا الله اکبر و بعضاً نافرمانی های مدنی، اما جو نقد و انتقاد تغیر نکرد، هنوز فضای جامعه آماده نقد دولت و حکومت بود، با وجود موج دستگیری ها و بازداشت ها اما هنوز این نقد وجود داشت در شعار ها و بحث ها و یواش یواش داشتیم طعم واقعی دموکراسی رو حس میکردیم! ، کشتار ها و شلیک به طرف مردم معترض شروع شد، روزنامه ها زیر نظر ناظرین نظامی به زیر چاپ میرفتند و کم کم بحث جرائم اینترنتی نیز به میان آمد، هر روز در جائی میشنیدیم که فلان فعال سیاسی و یا حقوق بشر دستگیر شد، هروز خبر از عتراض مردم در خیابان ها و یا خبر الله اکبر گفتن مردم در گوشه و کنار ایران به گوش میرسید طعم دموکراسی را چشیدیم اما زیر ضربه های باتوم.
مردم حرف خود را زده بودند و عتراض خود را بیان کرده بودند که البته با ضرب های باتوم و گلوله جواب دادند، دموکراسی و آزادی بیان را فقط چشیدیم...
این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //green-democracy.blogsky.com
©® http: //green-road.blogsky.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
...........................................................................................................................a.r.s
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر