دموکراسی سبز

۱۳۸۸ آبان ۱۳, چهارشنبه

نفرین نامه "یاداشتی در غروب 13 آبان"



نفرین نامه "یاداشتی در غروب 13 آبان"


سلام

بعد از تمام حرف ها و حدیث ها و پوستر ها، بعد از تمام تهدید ها و خبر ها و بیانیه ها، آنچه که آنرا 13 آبان میخواندیم به وقوع پیوست.

طبع طنزم به گند کشیده شده و فقط میخوام حرف های جدی بزنم، حوصله انتقاد هم ندارم، لطفاً برادران و خواهرانی که قصد فهش دادن تو بخش نظرات رو دارن و دیگه این کار براشون شده مثل عادات یومیه هرچی میخوان بگن بگن که حق دارن.

هیچ چیز غیر منتظره نبود، حتی وجود عملیات انتحاری که به گفته حسین کروبی فرزند مهدی کروبی قرار بوده در مورد مهدی کروبی انجام بشه.

در مقابل تمام حرفهای دلم قرار گرفتم، تمام صحنه هایی که دیدم، دیدید و دیدند، شما چه فکری میکنید؟ آیا این وضع تا کی میتونه ادامه پیدا کنه، این سلطه و این دیکتاری بر چه پایه ای استوار است که اینقدر پر قدرت و محکم داره به سلطه خودش ادامه میده؟

برداشتی که من از اوضاع امروز 13 آبان در سراسر ایران دارم ممکنه زیاد خیلی هارو خوشحال نکنه، این برخورد که امروز در خیابانهای ایران با مردم صورت میگیره زائیده و تولید دست و منش زندگی خود اونهاست، استبداد دینی حاکم بر جامعه ما زمانی در اوج قدرت قرار گرفت که به دست همین مردم در اوج قدرت و رهبری خود تثبیت شد، راهپیمایی هایی که در سالهای گذشته به هر بهانه ای صورت میگرفت و آنرا به حساب بیعت یا دفاع از ... (شخص یا طیف خاصی) حصاب میکردند، سکوتی که سالها در گلو خفه کردن و دم نزدند تا تحلیل رفت و به فرسایش رسید، و ضربه این بی توجهی ها را کسی نمیخورد جز نسلی که در پیش روی ماست و در اوضاع امروز جامعه در صف برخورد با این استبداد است.


چقدر بسیجی در ایران وجود داره؟ چقدر برای کنترل چنین جمع هایی و یا ضرب و شتم مردم این بسیجی ها و لباس شخصی ها به منافع شخصی خود میرسند؟ اصلاً ناموس دارن؟ من که فکر نمیکنم داشته باش که اگه داشتن با ناموس مردم چنین کاری رو انجام نمیدادند.

بسیج و بسیجی که زمانی قرار بود حافظ ناموس مردم باشد و آرامش را به خانه های مردم هدایت میکرد امروز چوب باتوم در دست میگیرد و به خیابان می آید بی مهابا هم وطن ، هم دین و اصلاً برارد و خواهر دینی خود را سرکوب میکند، به نظر شما چه عاملی باعث میشود که یک شخصیت از یک فرد عادی در جامعه به یک شخصیت سرکوبگر مانند یک لبلس شخصی و یا یک بسیجی در این معنا تبدیل شود؟ آیا در ذات و پایه خود مشکلی دارند؟ و یا منافع مالی و شخصی آن انقدر زیاد است که ارزشش را دارد. اما تنها جواب این سوال در این طیف شخصیتی که منظور من لباس شخصی هایی است که در این روزها و چند ماه گذشته نقش سرکوبگر را برای دیکتاتورچی ها ایفا میکنند، تنها و تنها کور کورانه تقلید کردن و در مسیر تفکرات شیطانی یک گرایش مانند انجمن حجتیه قرار گرفتن است، که در اینجا از لفظ ناخواسته استفاده نمیکنم که خود میخواهند که در این مسیر قرار میگیرند، ساختن یک شخصیت یا یک جریان به عنوان یک بت و یک سبل محو نشدنی و جاودانی، کسانی که در این سرکوبها نقش دارند عمداتاً کسانی هستند در روابط اجتماعی و خانوادگی خود دچار چالشهای فران هستند، عدم توانایی برقرای ارتباط با دیگران طیف های شخصیتی جامعه باعث میشود از دیگر مردم جامعه برای خود یک دشمن ساخته و در حد نفرت به آنها نگاه کنند، کمبودهایی که در اکثر این شخصیت ها دیده میشود، گوئی خود را بخش مقدس جامعه میداند و بهشت را جایگاه برین خود، و دیگران را مردمی میداند که دوزخ را باید هم در این دنیا تجربه کنند و هم در آن دنیا، البته در این میان و از طرف هدایت گران آنها این افراد از نظر مالی نیز تأمین میشوند و وقتی کمبودی در خود و محیط زندگی خود نبینند گرایش بیشتری نسبت به تأمین کننده مالی خود پیدا میکنند.

در برخوردی که از نزدیک با این افراد به یک نتیجه گیری بزرگ دست یافتم، و این نتیجه گیری لجاجت در مقابل عتقاد های خود است، به هیچ عنوان حرف دیگری را نه تنها قبول نمیکنند بلکه اهمیتی هم برای آنها ندارد، مسیر زندگی خود را خود تعیین نمیکنند و تعیین اعتقادات خود را به عهد دیگری میگزارند و کور کورانه و بدونه تحقیق و در نهایت جو گیر شد موافق و یا مخالف چیزی میشوند، تمام کسانی با این افراد در ارتباط هستند اکثراً از همجنس های خود و کسانی هستند که در گرایشات و عتقادات خود هم سو هم راه هستند، این انزوا و این محدودیت تفکر ذهنی یکی دیگر از علل بروز چنین شخصیتی در این افراد است.

قصد ندارم این افراد رو نصهیت کنم و به آنها بگویم که توبه کنند و برای جبران گذشته خود کاری انجام دهند که میدانم تأثیر خاصی ندارد، اما به خوبی میدانم که در مقابل این برخورد ها و این سرکوب ها آه ها و ناله ها و نفرین هایی است که از زبان مادران و پدرانی بر زبان جاری میشود که داغ فرزند دیده اند و یا نگران وضعیت آینده فرزند خود هستند...



این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //
green-democracy.blogsky.com
©® http: //
green-road.blogsky.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com


...........................................................................................................................a.r.s

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر