دموکراسی سبز

۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

علی بی غم ... (هدفمند شدن یارانه ها)

علی بی غم ... (هدفمند شدن یارانه ها)

صبح که نه دیگه ظهر بود که علی از خواب بیدار میشد، نه سر دردی نه غمی و نه هیچ چیز دیگری را با خود از عالم خواب و رویا به عالم بیداری نمی آورد، در حالی که او تا لنگ ظهر خوابیده بود مردم از ساعات اولیه شب گذشته که زمزمه شروع طرح هدفمند سازی رایانه ها به گوش رسیده بود در تکاپو بودند، اما علی بی غم و فارغ از هر غمی بود، نه فرم های مخصوص هدفمندسازی را پر کرده بود و نه مثل ملت روزی یک بار به سراغ عابر بانک رقته بود و حسابش را چک کرده بود که مبادا ریالی از آن مبلغ هدفمند شده که دولت به حاسب های ملت واریز کرده کم شده باشد، برقرار برقرار بود، علی بی غم از هر چیز نه فکر گرانی بنزین بود سهمیه ماهانه اش و نه در تکاپوی خرید چهار قلم جنس برای انبار کردن در خانه برای روز مبادا، و نه غم میوه شب یلدا را داشت، علی حتی غم اعتراضات احتمالی بعد از هدفمند شدن یارانه ها رو هم نداشت، با خودش اینجور تحلیل میکرد که هرجور اون میکروب های فتنه88 خفه شدن اینها هم خفه میشن، علی بی غم با وجود سن بالایی که داشت یک دست خوش درست حسابی هر روز به عزرائیل و دکتر و ملتی میداد که من بمیر نیستم و مثل کوسه منتظر نباشین که من بمیرم و منو تکه پاره کنید، علی به کنار پنجره آمد و نگاهی به باغچه کوچک چند هزار متری خودش انداخت، به آفتاب سلامی دوباره کرده و آرام با دست چپ محاسنش را نوازش میکرد، در همین حین صدای خجسته را شنید که نهار آماده است، خجسته همسر علی بی غم بود و علی در حالی که عصای خودش رو که به دیوار تکیه داده بود بر میداشت قدم زنان از اتاق خارج شد و نیش خند همیشگیش را بر لب داشت ...


علی بی غم غمی نداشت، اما ملتی هنوز اون بیرون در دلهره و نگرانی اوضاع اقتصادی خود بودند و نگران فردای زندگیشان، علی فارغ از هر غم بر سر سفره نهار میرفت و بی خبر از اینکه ملتی هنوز در صف بنزین بودند و در تکاپو . . .



این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)

©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.........................................................a.r.s

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر