دموکراسی سبز

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

زیر پوست یک جنبش


زیر پوست یک جنبش



عده ای بر این باور هستند که جنبش سبز بعد از انتخابات ریاست جمهوری (22خرداد 1388) با اعتراضات مردمی نسبت به تقلب در انتخابات شروع شد و با ادامه اعتراضات خیابانی و واکنشهای اجتماعی تا عاشورای حسینی ادامه پیدا کرد و با وجود اتفاقات عاشورای خونین ایران از اوج اعتراض به مدارا با حاکمیت تبدیل شد، باوری که شاید در ظاهر بتوان قبول کرد اما ماجرا به باور نویسنده این مطلب چیز دیگری است.

واکنش مردم نسبت به جهت گیری فرد یا گروهی در مقابل یا هم سو شدن با خواسته های مردم اتفاق تازه ای نیست که واکنشهایی که در همان ماه های بعد از انتخابات نسبت به تعدادی از هنرمندان دیده شد، موج اعتراضی که در دنیای واقعی و مجازی به خوبی قابل مشاهده بود، شاید این اعتراض در دنیای مجازی قابل مشاهده و قابل لمس بود، اما آنچه در سطح جامعه و دنیای واقعی نهفته بود چیز دیگری بود و تأثیر بهتری با خود در جامعه داشت، سخن از اتفاقات و حوادث سیاسی جامعه و پیگیری خبرهای مخالفان دولت و حاکمیت و مطرح شدن این موضاعات در مجالس خانوادگی و جمع های اجتماعی نزدیک واقعه ای نو وتازه نیست، و گاه سخنانی که دو پهلو گفته میشود و کنایه آمیز زده میشود، از تاکسی گرفته تا ایستگاه اتوبوس میزگرد هایی که گاه دو نفره هستند و گاه چند نفره، میز گردهایی که ممکن است حتی مدت زمان کمی به اندازه رسیدن اتوبوس یا فاصله دو خیابان باشد، تجربه ای که کم یا زیاد با آن مواجه شده ایم.

در نگاه ساده و ظاهری جنبش سبز در مقابل دولتی قرار گرفته است که در رقابتی تاریخی در انتخابات ریاست جمهوری به هر زَر و زوری که بود غالب شد، و این غالب شدن خود منجر به جبهه گیری و در مقابل هم قرار گرفتن مخالفان و موافقان دولت و در نهایت حامی آن حاکمیت شد، اما جنبش سبز تنها یک و یا دو رهبر یا یک اتاق فکر و تعدادی تئورسین برای مشخص کردن جهت و سمت سوی حرکت آن نیست، زیر پوست این جنبش حرکت عظیمی نهفته است که هدایت گر اصلی آن مردم جامعه هستند، مردمی که با تکثیر واکنش و نظر خود در مقابل اتفاقات و حوادث در جامعه های مجازی و حقیقی به قولی رهبران و تئورسین های این جنبش را سوار بر موج خود کرده به سمت نگرش ها و واکنش های عموم جامعه میبرد.

شاید از منظر حامیان قدرت در جامعه و در بین مردم فاتحه جنبش سبز را همان عاشورای بعد از انتخابات خواند، اما لزوماً جنبش سبز تکیه بر حرکت های اعتراضی خیابانی نداشت و عظیم تر از اعتراضات خیابانی تکثیر فرهنگ این جنبش و بیدار شدن ذهن جامعه در مقابل تمام کمی ها و کاستی هایی بود که در بخش های مختلف زندگی اجتماعی ، اعتقادی و سیاسی و اقتصادی جامعه در حال رشد و تکثیر بود. واکنش جامعه در مقابل هر کمی و کاستی و حتی برخورد های امنیتی با افراد نشان دهنه زنده بودن جنبش سبز چون آتش زیر خاکستر است، آتشی که اگرچه در ظاهر سفید و بی روح به نظر میرسد اما چنان گرمای ماندگار و تازه ای دارد که هنوز میتواند آتش بر خرمن علف های هرزه باغ وطن بزند.



این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)

©® http: //green-democracy.blogspot.com
E-mail: green_democracy@yahoo.com
.........................................................a.r.s

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر