دموکراسی سبز

۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

توی دِه راهم ندادند، سراغ کد خدا رو گرفتم، اما فایده نداشت منم رفتم لبنان (از زبان محمود)

توی دِه راهم ندادند، سراغ کد خدا رو گرفتم، اما فایده نداشت منم رفتم لبنان (از زبان محمود)
سیرک احمدی نژاد این بار در لبنان

سلام

بازار سفر و سفر کرده این روزها بسیار داغ است، یکی میرود لبنان یکی هم امروز میگوید میرم نه ببخشید میریم قم فردایش میگویید نمیریم قم، خلاصه ملت رو مچل خودشون کردند این جماعت.

محمود احمدی نژاد به لبنان سفر کرد، حالا این سفر دیپلماتیک هست یا تفریحی خدا میدونه، هر چند دیپلماتیک برای احمدی نژاد یک جور تفریح محسوب میشه، ذوقی که ایشون از استقبال و خبرنگار و جمعیت و مخصوصاً صندلی خالی میکنه تقریباً چیزی شبیه ذوق کردن یک الاغ در هنگام خوردن کیک خامه ای است، احمدی نژاد بعد از پنج سال و خورده ای به زور ریاست جمهوری کردِ انگار کمی میخواد به خودش استراحت بده و رفته یکم لبنان یک حال و هوایی عوض کنه و حالی هم بکنه و صفایی و دیگه دیگه، هرچی باشه اونجا براش سنگ تموم رو میگزارن، باید بگزارن، یعنی اگه نگزارن خدایی ظلم کردن بهش، هرچند با این غربتی بازی ها که من در مراسم استقبال ایشون دیدم حتماً براش سنگ تموم میگزارن.

استقبال از احمدی نژاد بسیار حساب شده و جالب بود، قبل از هر چیزی بگم که در چند روز گذشته در ایران ساندیس کم یاب شده بود، حالا این موضوع ساندیس چه ربطی به سفر احمدی نژاد داره من نمیدونم، اما یک ربطی باید داشته باشه دیگه. صحنه ورود احمدی نژاد در فرودگاه چیزی شبیه صحنه ورود آیت الله خمینی در 12 بهمن 1357 بود، فقط یک سرود مثل خمینی ای امام کم داشت، بعد ماچ و لب بود که تبادل شد و بعد جلف بازی و الاغ سواری در خیابان های لبنان، اینم بگم که اونی که تا دیروز وانت سوار میشد و با قیافه مظلوم از پشت وانت برای مردم دست تکان میداد در لبنان سوار یک ماشین شده بود که من هر کاری کردم مدلش رو یک جورایی تو اینترنت پیدا کنم نتونستم، البته رئیس جمهور ضد آمریکایی سوار بر ماشین آمریکایی شده بودند، حالا میگیم ماشین کار میزبان بوده و براش عزت و احترام گذاشتن، اما آخه یکی نیست به این محمود بگه آخه کی دیده یکی سرش رو از پنجره ماشینی با این تیپ و قیمت و پرستیژ بیرون بکنه تازه نیشش هم تا بنا گوشش باز باشه و بدتر از همه اینها دست تکون بده، یعنی این محمود توی ایران آدم ندیده بود که رفت اونجا داشت ذوق مرگ میشد؟! حالا من موندم این همه بنر و تابلو کجا بوده تو لبنان که همه جا رو باهاش پر کرده بودن؟ یعنی این لبنانی ها تا حالا دیکتاتور ندیدن اونم از نوع کوتوله؟ اما انگار احمدی نژاد با سیرک کامل خود به لبنان رفته و انگار تلافی سفر چند وقت پبشش به نیویورک رو داره در میاره.
اما یک پیشنها: اقا اگه این لبنانی ها اینقدر به این احمدی نژاد ارادت دارند و دوستش دارند و خاطرخواه این آقا شدن چرا بهش پیشنهاد نمیکنن که بره اونجا رئیس جمهور بشه یا یک پست مهم بهش بدن، جداً ایران رو که خوب ...توش، حتماً میتونه لبنانم ...توش، حتماً میتونه. (توضیح نویسنده: بخدا من بی ادب نیستم اما نقطه چین گذاشتم که خودتون نقطه چین ها رو هر جور که دوست داشتید پُر کنید)

اما تمام این سوال ها جوا داره، تمام این استقبال کردن ها و سنگ تمام گذاشتن ها دلیل داره، هرچی باشه لبنان برای ایران لبنان ِ، یک جورایی مستعمره ایران و بهتر بخوایم توصیف کنیم سوراخ موش بعضی هاست که اگه تقی به توقی خورد دیگه لازم نباشه که دنبال سوراخ موش برای فرار پیدا کنن، هرچند آقایان و آقازاده ها از این سوراخ موش ها زیاد دارند.





اما احمدی نژاد در لبنان چه کاری خواهد کرد، یعنی رفته که یک جورایی روند صلح با اسرائیل رو بر هم بزنه، یا رفته بر عکس همیشه که سنگ رو می انداخت داخل چاه (دیوانه) به طرف نتان یاهو پرتاب کنه؟!



این مطلب از نویسنده است و مسئولیت آن را به عهده می گیرد
(استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است)
©® http: //green-democracy.blogspot.com
.........................................................a.r.s

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر